بحران سوریه و بازیگران منطقهای: از همگرایی تا چندقطبی شدن
تصویری از آشفتگیهای سوریه و بازیگران متعدد در این صحنه، چالشهای پیچیدهای را فراروی حل بحران ایجاد کرده است. حکومت بشار اسد، پس از سال ۲۰۱۱ و با وجود حمایتهای بیوقفه تهران و مسکو، همواره با کمبود متحدان منطقهای روبرو بوده است. اما در ۱۸ ماه اخیر، تغییر قابل توجهی در مواضع برخی کشورهای عربی عضو اتحادیه عرب به چشم میخورد؛ پذیرش ضمنی اسد توسط برخی رهبران عرب، علیرغم اختلافات عمیق موجود، قابل انکار نیست.
سیاستهای متناقض کشورهای عربی در حمایت از گروههای مختلف در سوریه، پیچیدگی این معادله را دوچندان کرده است. قطر، امارات، عربستان سعودی و مصر، هر یک از جناحهای متفاوتی حمایت کردهاند. گروه تروریستی تحریرالشام به رهبری جولانی با حمایت آشکار ترکیه و قطر، قدرت قابل توجهی را در دست دارد. در مقابل، امارات و عربستان از جناحهای دیگری حمایت مالی و تسلیحاتی میکردند.
گفتگوی ما با کارشناس مسائل خاورمیانه، آقای قاسم محبعلی، بر نقش بازیگران فرامنطقهای و منطقهای در تحولات سوریه متمرکز است. دخالت مستقیم امنیتی و اطلاعاتی ترکیه در سوریه، امری آشکار است. ایران، اسرائیل و ایالات متحده آمریکا نیز به عنوان بازیگران اصلی پنهان، در این بازی حضور دارند. اما آیا کشورهای عربی که سابقه روابط مناسبی با اسد نداشتند، بیتاثیر بودهاند؟
آقای محبعلی معتقدند که هماهنگی منطقهای در وقوع این رویدادها نقش کلیدی داشته است. ترکیه، به دلیل دسترسی به گروههای مخالف در ادلب، نقش فعالتری داشته است؛ گروههایی که عمدتاً از حمایت مالی قطر و ترکیه برخوردار بودند. عربستان و امارات رویکردی متفاوت در پیش گرفتند و با حزب بعث و ارتش آزاد سوریه در ارتباط بودند. با این حال، به نظر میرسد یک هماهنگی کلی، احتمالا با هماهنگی ضمنی روسیه، زیر نظر ایالات متحده آمریکا، برای سرنگونی حکومت اسد وجود داشته است. عدم حمله به نیروهای روس و خروج اسد بدون اطلاع ارتش و دولت، موید این هماهنگی است. کردها در شرق با آمریکا همکاری داشتند، مرز جنوبی توسط گروههای همسو با اردن کنترل میشد و شبکههای عربستان و امارات نیز فعال بودند. هدف، ایجاد تغییرات تدریجی و کمخونریزی، حفظ ارتش و جلوگیری از وضعیتی مشابه لیبی بود.
حمایت کشورهای عربی از گروههای مخالف اسد در طول جنگ داخلی، پرسش مهمی را مطرح میکند: آیا شاهد تغییر موضع آنها و حمایت از تحریرالشام و جولانی خواهیم بود؟
تجربه افغانستان نشان میدهد که قطر و ترکیه در انتقال قدرت به طالبان و خروج کمهزینه آمریکا نقش کلیدی داشتند. اما شرایط سوریه متفاوت است. در گذشته، دخالت ترکیه و قطر مستقیمتر بود. کشورهایی مانند ترکیه، امارات، قطر، عربستان و مصر از گروههای مختلفی حمایت میکردند. مصر، عربستان و امارات روابط خوبی با اخوان المسلمین ندارند، در حالی که گروههای تحت حمایت ترکیه و قطر گرایشهای اخوانی داشتند. اکنون، عربستان و امارات با حزب بعث، بقایای ارتش اسد و گروههای سلفی ارتباط دارند، در حالی که ترکیه و قطر از گروههایی مانند تحریرالشام حمایت میکنند. هدف مشترک همه این کشورها در گذشته، برکناری حکومت اسد بود، و برگزاری نشست اخیر در اردن نیز به همین منظور بوده است.
بازسازی سوریه، چالش اساسی پس از جنگ داخلی است. قبل از بحران، زیرساختهای آسیبدیده به دلیل کمبود منابع مالی و عدم تمایل سرمایهگذاران، بازسازی نشدند. آیا با تغییر اوضاع، کشورهای عربی در بازسازی سوریه سرمایهگذاری خواهند کرد؟
حضور ترکیه و قطر در بازسازی سوریه محتمل است. عربستان و امارات نیز بر اساس منافع خود مشارکت خواهند کرد. اتحادیه اروپا نیز به دلیل مسائل امنیتی و اقتصادی، و برای تعدیل نقش ترکیه، وارد عمل خواهد شد. مجموعهای از کشورهای ثروتمند در این امر مشارکت خواهند کرد. نوع حکومت آینده و میزان شمولیت آن (شامل منافع اهل سنت، کردها، علویها، دروزیها و مسیحیان) تعیینکننده میزان مشارکت کشورها خواهد بود. در حال حاضر، مدیریت تحولات در دست قطر و ترکیه است و سرنوشت نقش روسیه و ایران در آینده سوریه نامشخص است.