روابط پیچیده میان آمریکا و چین در آستانه ریاست جمهوری ترامپ: تحلیل دعوت و واکنش
دعوت دونالد ترامپ از رئیسجمهور چین برای حضور در مراسم تحلیف خود، فصل جدیدی از روابط بغرنج دو ابرقدرت را گشود. به اعتقاد مهدی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل آمریکا، چین در استراتژی آمریکا برای کنترل نظم نوین جهانی نقشی کلیدی ایفا میکند. با وجود تلاشهای پکن برای تبدیل شدن به قدرت برتر جهانی، این کشور به خوبی از دشواریهای پیش رو آگاه است. آمریکا نیز همزمان هم قدرت چین را به رسمیت میشناسد و هم از خطرات بالقوه آن آگاه است. این امر به تعاملات محتاطانه میان دو کشور منجر شده است.
مطهرنیا با اشاره به دعوت ترامپ، که با سیاست ظاهری تهاجمی او در تضاد است، این اقدام را تلاشی از سوی واشنگتن برای کنترل پکن در محدوده نفوذ خود میداند. اما عدم پذیرش این دعوت از سوی رئیسجمهور چین، نشان از تعادل شکننده قدرتهای جهانی دارد. رقابت میان آمریکا، چین و اروپا در جهت ایجاد تعادل در روابط بینالملل است. همزمان، جناحهای مختلف سیاسی در آمریکا نیز تلاش دارند تا راهبردهای کلان ملی این کشور را، فراتر از منافع شخصی ترامپ، هدایت کنند. از این رو، دعوت ترامپ را میتوان تلاشی برای مدیریت بحران و کنترل روابط با چین دانست.
عدم حضور رئیسجمهور چین در مراسم تحلیف، اما حضور هیئت دیپلماتیک چین به رهبری سفیر این کشور در واشنگتن، نشان از ورود نظم نوین جهانی به مرحله تثبیت دارد. ترامپ با این دعوت در پی نمایش قدرت ایالات متحده بود، اما احتمال افزایش تنشها و رویاروییهای جدید نیز وجود دارد. بررسی ابعاد مختلف مراسم تحلیف ترامپ در ۲۰ ژانویه، اهمیت ویژهای دارد.
مطهرنیا بر این باور است که ترامپ نه به دنبال مصالحه با چین، بلکه به دنبال آمادهسازی استراتژی جدیدی برای مقابله با چین با در نظر گرفتن منافع آمریکا است. او برای اجرای استراتژی فشار بر رقبای خود، نیازمند آمادهسازی افکار عمومی است. آمریکا در قبال چین، روسیه، ایران و کره شمالی، از رویکردی نرمتر استفاده میکند تا بتواند افکار عمومی را برای هزینههای احتمالی آینده آماده کند. ارسال دعوتنامه همزمان به چین و روسیه و پیام به ایران برای مذاکره، نوعی آمادهسازی افکار عمومی جهانی به نفع آمریکا محسوب میشود.