پایان یارانه دارویی؛ آیا زیرساختهای لازم مهیا شده است؟
طرح حذف یارانه دارو در سال آینده، بحثهای زیادی را برانگیخته است. وزارت بهداشت ضمن اعلام آمادگی برای مدیریت این تغییر، از برنامهریزی برای گذار به سیستم جدید خبر داده، اما این تصمیم با مخالفتهایی نیز روبرو شده است. برخی، با اشاره به سوءاستفاده از یارانهها در واردات کالاهای غیر ضروری، حذف آن را برای اختصاص منابع به کالاهای اساسی و دارو ضروری میدانند. با این حال، تجربه تلخ حذف قبلی یارانهها و جهش بیسابقه قیمتها، نگرانی از افزایش قیمت دارو و تاثیر آن بر خانوارهای کمدرآمد را به همراه داشته است.
لایحه بودجه سال آینده، به جای یارانه دارویی، از نرخ مشخصی برای واردات دارو و سایر کالاهای ضروری سخن میگوید. این نرخ ثابت که احتمالا حدود ۳۸۵۰۰ تومان خواهد بود، باز هم افزایش قیمت دارو را در پی خواهد داشت و نگرانیهای وزارت بهداشت را توجیه میکند. از سوی دیگر، کاهش سقف یارانهها از ۱۳.۶ میلیارد یورو در سال جاری به ۱۱ میلیارد یورو در سال آینده، نشان از حذف ۲.۶ میلیارد یورو از منابع واردات کالاهای اساسی دارد و میتواند عواقب منفی بر معیشت مردم داشته باشد.
اقتصاددانان نیز دیدگاههای متفاوتی دارند. برخی بر ضرورت حرکت به سمت نرخ واحد ارز تاکید دارند، اما معتقدند این کار نیازمند زیرساختهای قوی است. در شرایط فعلی، درآمد مردم و پوشش بیمهای برای چنین تغییری کافی نیست. ادامه یارانهها، ضمن افزایش هزینهها، زمینه را برای قاچاق دارو و سوء استفاده فراهم میکند. اما حذف آن بدون آمادگی قبلی، هزینههای درمان را غیرقابل تحمل خواهد کرد و دسترسی به دارو را برای بسیاری از مردم دشوار میسازد.
بسیاری معتقدند که برای حذف یارانه دارو، باید پوشش بیمهای به طور قابل توجهی افزایش یابد تا بار مالی افزایش قیمت دارو بر دوش مردم نیفتد. در حال حاضر، پوشش بیمهای کافی نیست و بخش عمدهای از هزینههای دارو بر عهده مصرفکننده است. سیاستهای کنونی بیمه، شامل افزایش اقلام دارویی غیرقابل بیمه، تعیین تعرفههای پایینتر از قیمت واقعی دارو و محدودیت در تعداد تجویز، باعث شده است سهم بیمهها در پرداخت هزینه دارو بسیار کمتر از نیاز واقعی باشد. بنابراین، حذف یارانه دارو در شرایط کنونی، میتواند به فاجعهای بهداشتی و اجتماعی منجر شود. زیرساختهای لازم برای نرخ واحد ارز دارو هنوز فراهم نیست و این کار بدون تدابیر جدی برای حمایت از مصرفکنندگان، بسیار مضر خواهد بود.
بازار آزاد در اقتصاد رانتخوار ایران؛ تضاد شعار و عمل
گفتمان حذف قیمتگذاری دستوری و حرکت به سمت نرخ واحد ارز، ظاهرا با اصول علم اقتصاد همخوانی دارد. اما در واقعیت اقتصاد رانتخوار ایران، این شعارها میتواند خطرناک باشد. دولت با استفاده از این شعارها، به دنبال کوچکسازی خود است، اما این کوچکسازی در عمل به معنای کاهش وظایف اصلی دولت در حوزههای مهمی مانند بهداشت و درمان است. حفظ رانت برخی نهادها و عدم توجه به معیشت مردم، نشان میدهد که شعارهای اقتصاد آزاد در ایران، بیشتر به ابزاری برای پوشاندن نارساییهای سیاستهای دولتی تبدیل شده است.